بعد از ارائه محصول و خدمات با کیفیت، پیدا کردن بازار مناسب و نحوه فروش محصول مهمترین بخش از کسب وکار شماست.
اگر یک عکس ارزش هزار کلمه دارد، پس هویت بصری شما ارزش یک میلیون کلمه را دارد. این یکی از بهترین راههایی است که برند شما میتواند تصویری منسجم ارائه دهد که الهام بخش مخاطبان باشد، تا احساس کنند دیده میشوند یا اینکه بخشی از یک جامعه خاص هستند. اما طراحی هویت بصری چه نقشی در جلب وفاداری مشتریان و تأثیرگذاری بر انتخاب برند آنها دارد؟
خب، این دو واقعیت را در نظر بگیرید: نود و پنج درصد تصمیم گیری برای خرید در سطح ناخودآگاه اتفاق میافتد و مصرف کنندگان تقریباً بلافاصله بر اساس هویت بصری یک برند تصمیم میگیرند. مطالعات نشان میدهد که افراد:
در این مقاله، ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه یک هویت بصری ایجاد کنید که به طور دقیق شخصیت برند شما را نشان دهد و به طور موثر مخاطبان شما را درگیر کند. شما یاد خواهید گرفت که چرا رنگ، تایپوگرافی، تصاویر، و چیدمان صفحه اهمیت دارد، و همچنین خواهید آموخت که چگونه میتوانید از این عناصر برای انتقال مفهوم، آینده و ارزشهای برند خود استفاده کنید.
هویت بصری یک اصطلاح کلی است که هر عنصر بصری یک نام تجاری، از پالت رنگ و تایپوگرافی آن گرفته تا طرح وب سایت و مواد بازاریابی آن را در بر میگیرد. این عناصر با هم یک هویت بصری ایجاد میکنند که به عنوان معنای نمادین یک برند عمل میکند. یک هویت بصری قوی به یک سازمان اجازه میدهد تا پیام درستی در مورد هدف، ماموریت و ارزشهای خود ارسال کند. همچنین بر نحوه درک مخاطبان از برند و پایبندی آن به آن اصول اصلی تأثیر میگذارد.
وقتی صحبت از بازاریابی محتوا میشود، اهمیت هویت بصری بسیار مهم است. بدون توجه به هویت بصری خود، ممکن است با نام تجاری خود مفاهیم نادرستی را عرضه کنید. به نوبه خود، مخاطبان شما ممکن است برداشتهای بسیار متفاوتی از مطالب شما نسبت به آنهایی که واقعاً سعی میکردید بگویید به دست آورند.
هویت بصری شما از طریق یک اکوسیستم کامل رسانه منعکس میشود، که میتواند شامل یک وب سایت، رسانههای اجتماعی، تبلیغات، وبلاگها، فیلمها، میکروگرافیکها، اینفوگرافیکها، کتابهای الکترونیکی و موارد دیگر باشد. در مجموع، این نقاط تماس، ارزشها، محصولات و پیامهای کلیدی شما را به گونهای منتقل میکنند که به امضای برند شما تبدیل میشود.
هویت بصری شما فوراً شخصیت و ارزشهای برند شما را به مخاطبان خود منتقل میکند. یک هویت بصری که به خوبی اجرا شده باشد، باعث ایجاد وابستگی فوری با مشتریان و مشتریان بالقوه میشود. از سوی دیگر، ناسازگاری بصری، عدم قطعیت یا بدتر از آن منفی بودن را منتقل میکند و میتواند خوانندگان یا مشتریان شما را نسبت به برند شما نامطمئن یا حتی به آن بیاعتماد کند. یک هویت بصری ثابت و هدفمند از سلامت کلی برند شما به سه روش عمده پشتیبانی میکند:
با این حال، ایجاد یک هویت بصری ثابت و قدرتمند فقط وابسته به استفاده از رنگهای مشابه در وب سایت و صفحه فیس بوک شما نیست. این در مورد اطمینان از این است که تصاویر، رنگها، فونتها و سایر عناصر بصری که استفاده میکنید از یکدیگر در رسانهها پشتیبانی میکنند. علاوه بر این، اطمینان حاصل میشود که این عناصر دقیقاً نشان دهنده شخصیت برند شما و ارزشی است که برای مخاطبان به ارمغان میآورید. اگر بازدیدکنندگان وب سایت شما قبل از اینکه حتی یک کلمه را بخوانند بتوانند به سرعت تشخیص دهند که چه چیزی هدف کسب و کار شما است، پس شما در بخش هویت بصری کار را درست انجام دادهاید.
موقعیتهای زیادی وجود دارد که تجزیه و تحلیل هویت بصری را تضمین میکند. برخی از این موارد استفاده شامل موارد زیر است:
چه از ابتدا شروع کنید یا یک راهنمای سبک موجود را تغییر دهید، باید یک رویکرد بصری پویا را با محتوای خود حفظ کنید تا اطمینان حاصل کنید که هویت بصری کلی شما قابل اعتماد و قابل مالکیت است.
در بخشهای بعدی، عناصر هویت بصری را که ممکن است برند شما نیاز به تنظیم داشته باشد، معرفی میکنیم. همانطور که هر یک از آنها را بررسی میکنید، در مورد طرح کسب و کار، هدف و آینده خود فکر کنید. سپس، اکوسیستم رسانهای خود را به دقت تجزیه و تحلیل کنید، مطمئن شوید که هر عنصر به روشی متفکرانه و موثر که ارزش شما را منتقل میکند، استفاده میشود. اگر اینطور نیست، وقت آن است که برخی تنظیمات را انجام دهید.
هویت بصری همه چیز در کل هستی بزرگتر از مجموع اجزای آن است. برای درک واقعی، شناسایی و پرداختن به هویت بصری، باید در نظر بگیرید که یک برند چگونه از رنگ، تایپوگرافی، تصاویر و روابط فضایی خود استفاده میکند. عناصر دیگری نیز وجود دارد که میتوانید به عنوان کارکردهای هویت بصری بررسی کنید، اما اینها در هسته هر استراتژی برندسازی هوشمند قرار دارند.
رنگ اساسی ترین عنصر هویت بصری یک برند است. این چیزی است که مخاطبان بیشتر در مورد یک سازمان به یاد میآورند. و هنگامی که به طور موثر مورد استفاده قرار گیرد، حتی میتواند نماد یک برند شود. مورد مثال: وقتی به کوکا کولا فکر میکنید، احتمالاً قرمز روشن و اشباع شده به ذهنتان میرسد. و وقتی به رقیب آن پپسی فکر میکنید، احتمالاً یک آبی پررنگ در ذهن شما ظاهر میشود. اگرچه این شرکتهای نمادین عمدتاً به تعداد انگشت شماری از رنگهای ثابت برای انتقال شخصیت برندهای خود متکی هستند، برخی دیگر از پالتهای رنگی پیچیدهتر و سلسله مراتبهای پیچیدهتری استفاده میکنند تا به مصرف کنندگان بفهمانند که چه هدفی دارند.
از آنجایی که رنگها دارای چنین معانی احساسی قوی هستند، تأثیر فوری بر نحوه پردازش چیزی و واکنش ما با دیدن آن دارند. فاکس نمادین میگوید، برندی که میخواهد جسور، قدرتمند و پرشور باشد، ممکن است رنگ قرمز را انتخاب کند، در حالی که برندی که میخواهد گرما و خوش بینی را منتقل کند، ممکن است از زرد به عنوان رنگ اصلی خود استفاده کند.
معانی رنگ تقریباً به طور کامل به بافت اجتماعی و تاریخی وابسته است. فقط این گرافیک از Information Is Beautiful را بررسی کنید تا ببینید چگونه رنگها بسته به فرهنگ شما میتوانند معانی بسیار متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال، عشق در فرهنگ آمریکایی با رنگ قرمز، در فرهنگ هندو با رنگ سبز و در فرهنگ بومیان آمریکا با زرد مرتبط است. با این حال، همانطور که هنجارهای فرهنگی دائما تغییر میکنند، معانی رنگ نیز تغییر میکنند.
حتی در یک فرهنگ، یک رنگ میتواند مفاهیم متعدد و گاهی متناقض داشته باشد.
هشدار: برای انتقال دقیق پیام برند خود باید از رنگ، اشباع و کنتراست مناسب استفاده کنید. به عنوان مثال، در ایالات متحده، بنفش معمولاً عقل و ثروت را نشان میدهد، اما همچنین میتواند نشان دهنده انحطاط باشد. اگر شما یک شرکت معامله گر هستید و میخواهید افراد را برای سرمایه گذاری جذب کنید، استفاده از رنگ بنفش ممکن است پیام اشتباهی را به مخاطبان شما ارسال کند و در نهایت اهداف برند شما را تضعیف کند.
با توجه به Iconic Fox، در ادامه برخی از معانی رنگ رایج در ایالات متحده را معرفی میکنیم:
معانی رنگ نیز به زمینهای که به آنها میدهید بستگی دارد. در ایالات متحده، سبز به معنای رفتن است و طبیعی بودن را میرساند. از طرف دیگر قرمز به معنای توقف و نماد هیجان است. وقتی رنگها معانی بسیار متفاوتی دارند، چگونه میتوانید مطمئن شوید که رنگهایی که انتخاب میکنید واقعاً معنی که میخواهید را دارند؟ پاسخ با کنترل زمینه و کنتراست آنهاست. یک مطالعه HubSpot نشان داد که هنگام استفاده، قرمز 21 درصد بهتر از رنگ سبز است. به دلیل موقعیت دکمه و تضاد آن با رنگهای اطراف آن، بازدیدکنندگان سایت تمایل بیشتری به کلیک روی دکمه قرمز داشتند زیرا آن را هیجان انگیزتر از دکمه سبز میدیدند.
یک مطالعه بنیادی منتشر شده در مجله آمریکایی روانشناسی نشان داد که بینندگان به احتمال زیاد مواردی را که به طور چشمگیری از اطرافیانشان متمایز هستند به یاد میآورند و با آنها درگیر میشوند. در غیر این صورت به عنوان اثری منزوی شناخته میشود، این اصل ثابت میکند که مکان و کنتراست رنگها به اندازه خود رنگها مهم هستند.
از بین تمام عناصر بصری شما، رنگ بیشترین عامل را در مورد علاقه، دوست نداشتن، اعتماد، بی اعتمادی یا نادیده گرفتن برند شما توسط بینندگان دارد. یک مطالعه نشان داد که اثربخشی پالت رنگ یک برند تا حد زیادی به نظرات مشتریان بستگی دارد و اینکه آیا آنها احساس میکنند رنگها برای محصول مناسب هستند یا خیر. مسئله این است؟ فقط به یک پالت رنگ جذاب اکتفا نکنید. در عوض، یکی را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به تطابق برند کمک کند.
هنگام انتخاب رنگهایی که نشان دهنده برند شما هستند، رنگهایی را انتخاب کنید که منعکس کننده ماموریت، چشم انداز و شخصیت سازمان شما هستند. همچنین به نحوه سلسله مراتب این رنگها توجه کنید. پالت شما باید میزبان گروهی از شخصیتها باشد، اما هر رنگی نمیتواند مرکز صحنه باشد. ستاره مناسب را برای پالت خود انتخاب کنید و در مورد نحوه استفاده از آن و رنگهای پشتیبان آن با توجه به اینکه چگونه با متن کلی صفحه و سایت شما مطابقت دارند، استراتژیک عمل کنید.
هنگام ارزیابی استفاده برند خود از رنگ، این سوالات مهم را در نظر بگیرید:
صندوق آب و هوای سبز ائتلافی از 194 کشور است که به طور فعال برای مقابله با تغییرات آب و هوایی کار میکنند – و برند رنگی آن دقیقاً منعکس کننده آن است. لوگوی سبز و آبی آن بلافاصله نگرانیهای اصلی آن را به یاد میآورد: زمین و آب.
اگرچه رنگ سبز در پالت رنگ Masters به طور دقیق یک زمین گلف بکر را منعکس میکند، تضاد آن با رنگ زرد اعتبار مسابقات را کاهش میدهد. در واقع، 22 درصد از پاسخ دهندگان در یک مطالعه ، زرد را به عنوان رنگ «ضعیف» ارزیابی کردند و 26 درصد نارنجی را ضعیفترین رنگ در بین همه آنها دانستند. استفاده از رنگ زرد، به ویژه در ترکیب با سبز، ورزش و پیچیدگی نخبگانی را که مسابقات قرار است نشان دهد، تضعیف میکند.
متن چیزی به ما میگوید، اما چیزی را نیز به ما نشان میدهد. حروف الفبا و کلماتی که از آنها ایجاد میشود، به همان اندازه بصری هستند که متنها هستند. جنبههای بصری آنها – نحوه نمایش آنها در یک صفحه – چیزی در مورد معنای پشت آنها به ما میگوید، خواه این هدف باشد یا نباشد.
فونتها شخصیتهای مشخصی دارند. آنها میتوانند رواقی، شوخ طبع، جدی یا حتی غریب باشند. و شخصیت آنها میتواند در طول زمان تغییر کند. در واقع فونتهای مختلفی در زمانهای مختلف رواج داشتهاند و هر کدام آن وزن تاریخی را امروزه با خود حمل میکنند.
در سال 2012، ارول موریس یک مطالعه غیررسمی در نیویورک تایمز انجام داد که پاسخ 45000 خواننده به ادعایی را که در شش حروف مختلف نوشته شده بود اندازه گیری کرد: Computer Modern، Georgia، Helvetica، Trebuchet، Comic Sans و Baskerville. موریس از خوانندگان خواست توجه کنند که آیا معتقدند این ادعا درست است یا نادرست. نتیجه؟ زمانی که این ادعا در باسکرویل نوشته شده بود، احتمال بیشتری وجود داشت که باور کنند این ادعا درست است.
باسکرویل یک فونت سریف که به طور تاریخی در روزنامهها استفاده میشود، به جدیت، حقیقت و پیچیدگی شهرت دارد. از طرف دیگر، Comic Sans اینطور نیست. جای تعجب نیست که بصری ادعای باسکرویل خوانندگان را تشویق کرد تا به کلمات آن اعتماد کنند.
تایپوگرافی شخصیت برند شما را منتقل میکند، اما همچنین تاثیر مهمی بر اثربخشی پیامهای شما دارد.
در اینجا به تفکیک برخی از حروف متداول و تاریخچه آنها آمده است:
حروف سرف:
نئوکلاسیک/ مدرن
حروف بدون سری:
نئو گروتسک:
اومانیست:
هندسی:
انتخاب یک خانواده فونت که با برند شما، پالت رنگی، لوگو و تصاویر شما طنین انداز شود، به انتقال شخصیت شرکت شما و تقویت احساسات پشت هر پیام به مخاطبان شما کمک میکند.
اما این فقط فونت نیست که بر معنای پیامهای شما تأثیر میگذارد. مکان، اندازه، شکل، رنگ و کنتراست کلمات همه به درک خوانندگان آنها کمک میکند. حتی در این کاغذ سفید، برخی از کلمات را پررنگ، برخی دیگر را به صورت مورب و اندازه برخی خطوط را تنظیم کردهایم تا به شما کمک کنیم راحتتر محتوا را مطالعه کنید و اطلاعات را در این فرآیند بیرون بکشید. حتی بدون خواندن متن، احتمالاً میدانید که کدام خطها عنوان هستند، کدام کلمات مهمترین هستند و کدام عبارات نشان دهنده شکست بخشها هستند. شما این اطلاعات را به صورت بصری جمع آوری کردهاید، نه فقط به صورت متنی. این قدرت تایپوگرافی است.
هنگام ارزیابی استفاده برندتان از تایپوگرافی، این سوالات را در نظر داشته باشید:
در سال 2012، ایو ویلیامز و بیز استون ، بنیانگذاران توییتر، Medium را راه اندازی کردند، یک پلتفرم انتشارات محبوب که معتقد است «کلمات مهم هستند».
اگرچه آرم AutoZone دارای یک سلسله مراتب تایپی نسبتاً قوی است، این سازمان در بقیه صفحه اصلی خود وجود ندارد. منوی انتخاب، فراخوانی برای اقدام، و عنوان بنر، همگی از فونتهایی با اندازه مشابه استفاده میکنند و ساختاری نزدیک به هم دارند و فضای تنفس کمی دارند. علاوه بر این، این برند از Helvetica Neue استفاده میکند، یک نوع تایپ نئوگروتسک رایج که با فاصله کم بین حروف مشخص میشود. این فونت فاقد تمایز است و خوانندگان را به راحتی میتواند قسمتهای مهم صفحه را پنهان کند.
اگرچه طراحی هویت بصری از عناصر بسیاری تشکیل شده است، تصاویر و نمادها آنهایی هستند که ممکن است بیشترین تأثیر را بر بازدیدکنندگان صفحه شما داشته باشند. تصاویر داستانی را بیان میکنند و انتخاب تصاویر شما باید روایتی را ایجاد کند که هم با مخاطبان طنین انداز شود و هم با بقیه پیامهای شما سازگار باشد.
بر اساس مطالعهای که در Attention, Perception, & Psychophysics منتشر شده است، انسانها میتوانند تصاویر را در کمتر از 13 میلی ثانیه پردازش کنند. که 60000 برابر سریعتر از سرعت پردازش متن است. داشتن تصویر مناسب در مکان مناسب در زمان مناسب برای هدایت خواننده شما از طریق تجربه محتوا بسیار مهم است.
مطالعه در مجله تجارت و بازاریابی صنعتی نشان داد که تصاویر مربوط به خدمات تأثیر مثبت مستقیمی بر ایجاد وفاداری مشتری دارد، در حالی که وفاداری ایجاد شده توسط تصاویر مربوط به کالاها به رضایت مشتری از تصویر بستگی دارد. این مطالعه نشان میدهد که تصاویر شما مکملی برای متن و محصولات شما نیست، بلکه روش دیگری برای برقراری ارتباط و تعامل با مخاطبان شماست. اگر از تصاویر به درستی استفاده شود، به شما کمک خواهند کرد تا تجارت اولیه و هواداران وفادار خود را به دست آورید.
وقتی به طراحی هویت بصری فکر میکنید، احتمالاً تصاویر اولین دارایی هستند که به ذهن میرسد. تصاویر روایتها را پشتیبانی میکنند و به روایتها زمینه میدهند. آنها همچنین میتوانند یک داستان به تنهایی ارائه دهند. هنگامی که از تصویر به طور متفکرانه استفاده میشود، میتواند یک ارتباط معنادار فوری بین برند شما و مخاطبان شما ایجاد کند. با این حال، هنگامی که به طور خودسرانه یا بدون قصد استفاده میشود، تصاویر میتوانند دید مخاطبان شما را نسبت به برند شما مخدوش کنند و پیامهایی را ارسال کنند که با داستان کلی که میخواهید بگویید ناسازگار است.
هنگام انتخاب تصاویر، مهم است که عناصر محتوا و عناصر سبک را در نظر بگیرید:
این مولفهها با هم بر نحوه درک مخاطبان از تصاویر شما و در نهایت برند شما تأثیر میگذارند.
برای تصاویر شما مهم است که سایر عناصر بصری شما را تحسین کنند، اما آنها همچنین باید با یکدیگر سازگار باشند. همچنین باید چهرهها و افرادی را که در تصاویر خود گنجاندهاید در نظر بگیرید. آیا عکاسی شما منعکس کننده مخاطبی است که هدف آن هستید؟ آیا تصاویر شما نماینده واقعی صنعت شما و دنیای مخاطبان شما هستند؟