برای بهینه کردن تبلیغات و پیامی که در محتوای خود به مخاطب میخواهید برسانید، به برنامه ریزی رسانه نیاز دارد.
این مقاله روشی را برای برنامه ریزی رسانهای دنبال میکند تا دقیقاً به شما نشان دهد چگونه میتوانید یک طرح رسانهای کارآمد برای کسب و کار خود ایجاد کنید که بازده سرمایهگذاری رسانهای (ROMI) شما را به حداکثر میرساند و شما را قادر میسازد تا به اهداف بازاریابی خود در چارچوب بودجه خود دست یابید.
بازاریابان امروزی اغلب وظیفه دارند در تلاشهای کپینی خود در طیف وسیعی از پلتفرمها و رسانهای مختلف تعادل برقرار کنند. این امر میتواند ردیابی مؤثر موفقیت هر تاکتیک و تأثیر کلی بر نتیجه کسب و کار را چالش برانگیز کند. با وجود یک استراتژی برنامه ریزی رسانهای کامل، تیمها میتوانند موفقیت کمپین را دقیقتر و جامعتر رصد کنند و درباره نحوه بهینه سازی عملکرد در آینده تصمیم آگاهانه بگیرند. بیایید نگاهی به برخی از ملاحظات کلیدی در هنگام ساختن یک طرح رسانهای بیندازیم:
در اینجا پنج مرحله برای یک برنامه ریزی رسانهای کاربردی وجود دارد:
اگر آن رسانه به مخاطب هدف شما نرسد، فایدهای ندارد. قبل از اینکه یک دلار برای تبلیغات خرج کنید، باید ایده روشنی از سن، جنسیت، سطح درآمد و عادات رسانهای بازار هدف خود داشته باشید – جایی که آنها در طول روز از رسانه استفاده میکنند. برخی از برنامه ریزان تبلیغات حتی یک “آواتار” ایجاد میکنند، یک “شخص” ترکیبی که تمام ویژگیهای مشتری هدف آنها را دارد. سپس از آن آواتار استفاده میکنند تا بفهمند مخاطبان هدفشان از چه رسانهای استفاده میکنند – رسانههای آنلاین، چاپی، تلویزیونی یا رادیویی – و بنابراین احتمال بیشتری دارد که در معرض تبلیغات شما قرار بگیرند.
شما نمیتوانید موفقیت یا شکست تلاشهای برنامهریزی رسانهای خود را بسنجید مگر اینکه از ابتدا اهداف روشنی را تعیین کنید. شاید بخواهید 3 درصد نرخ تبدیل از قرار گرفتن در معرض رسانهها داشته باشید. شاید بخواهید 7 درصد از افرادی که پیام شما را میبینند از سایت شما بازدید کرده و در خبرنامه شما ثبت نام کنند. فقط با دانستن اهداف خود میتوانید اندازه گیری کنید که آیا برنامه ریزی رسانهای شما مطابق میل شما عمل میکند یا خیر.
خدمات آنلاین مانند mediatool.com به شما این امکان را میدهد که هزینههای رسانهای خود را در یک مکان برنامه ریزی، سازماندهی و تجزیه و تحلیل کنید. Mediatool.com با توانایی همکاری با دیگران در کسب و کار شما و نگه داشتن تمام فایلهای برنامه ریزی رسانهای، وظایف و ارتباطات خود در یک مکان، برای کسب و کارهای کوچک، متوسط و بزرگ است که یک برنامه رسانه جامع که تمام تیمشان میتوانند ببینند و درک کنند را میخواهند، ایدهآل است. و همچنین ابزارهایی برای دیدن اینکه آیا خرید تبلیغات رسانهای آنها را به اهداف خود میرسد یا خیر.
با کمک سرویسهای هوشمند مانند mediatool.com، میتوانید برنامه ریزی تبلیغات خود را با تصمیم گیری در مورد بهترین ترکیب خرید آنلاین، چاپی، رادیویی و تلویزیونی تکمیل کنید. ویژگیهایی که به زودی به mediatool.com ارائه میشوند شامل داشبوردها و گزارشهای سفارشی شده است که به شما کمک میکند دادههای مصرف رسانهتان را به روشی قابل درک تجسم کنید، و توانایی مقایسه دادههای کسب و کارتان با دادههای برنامه ریزی رسانهتان برای کشف اینکه کدام رسانه بهترین ROMI را به شما میدهد.
با قالبهای برنامه ریزی رسانهای که به طور آماده موجود است، دقیقاً میدانید که چه زمانی پیام مناسب را در زمان مناسب در کانال رسانهای مناسب ارسال کنید. شما بودجه و پیام خود را کنترل میکنید و تمام برنامههای بازاریابی، دادهها و بحثهای شما در یک مکان مناسب در حساب شما باید قرار میگیرد.
برنامه ریزی رسانهای فرآیندی است که طی آن بازاریابان تعیین میکنند که چگونه، چه زمانی و کجا پیام تبلیغاتی انتخاب شده به مخاطب داده شود. برنامه ریزان رسانهای تبلیغات را تجزیه و تحلیل میکنند و کارآمدترین راه را برای انتقال آن به مخاطبان مورد نظر استراتژی میکنند.
در چشم انداز بازاریابی رقابتی امروز ، بازاریابان باید با پیام مناسب، در زمان مناسب و در کانال مناسب به مصرف کنندگان خدمت کنند تا تعاملات را ببینند.
یک طرح رسانهای موثر منجر به مجموعهای از فرصتهای تبلیغاتی میشود که مخاطب خاصی را هدف قرار میدهد و با بودجه بازاریابی سازمان همخوانی دارد. هنگام ایجاد یک طرح رسانهای، بازاریابان اغلب ملاحظات زیر را در نظر میگیرند:
برنامه ریزی رسانهای اغلب توسط برنامه ریزان رسانه در آژانسهای تبلیغاتی انجام میشود. برنامه ریزان رسانه باید با خریداران رسانه و سازمانهای مرتبط با مشتری همکاری کنند تا یک استراتژی برای به حداکثر رساندن ROI در هزینه رسانه ایجاد کنند . برنامه ریزان رسانه باید درک محکمیاز برند سازمان و مخاطبان هدف، بسترهای رسانههای مختلف و روندهای رسانهای در حال توسعه داشته باشند.
برنامه ریزی رسانهای بیشتر با تدوین استراتژی، ارزیابی اثربخشی و تعدیل آن درگیر است، در حالی که خرید، اجرای استراتژی است.
همانطور که اشاره شد، برنامهریز رسانه برند و مخاطب را ارزیابی میکند تا ترکیب صحیح پیامرسانی و رسانهای را که روی آن تبلیغ میشود، تعیین میکند تا به شیوهای مثبت و تاثیرگذار به مشتریان برسد.
برای ایجاد یک استراتژی رسانهای موثر برای برند خود، باید تصمیم بگیرید که چه نوع رسانهای (سنتی یا دیجیتال) مقرون به صرفه است و باعث فروش میشود. 3 نوع رسانه اصلی وجود دارد که هنگام ساختن یک طرح رسانهای در نظر گرفته میشود:
رسانههای پولی به تبلیغاتی اطلاق میشود که نتیجه دادن پولی از برند است. این شامل تبلیغات پرداخت به ازای کلیک، تبلیغات نمایشی و محتوای برند میشود. این رایج ترین راه برای برندها برای در معرض دید قرار گرفتن و افزایش فروش است.
رسانههای وابسته محتوایی هستند که متعلق به برند شما است، یعنی پستهای وبلاگ و حسابهای رسانههای اجتماعی. با افزایش استفاده از رسانههای وابسته شرکت، میتوانید دسترسی مشتری خود را افزایش دهید و آگاهی از برند را بیشتر کنید.
رسانههای به تبلیغاتی اشاره دارد که برند از رسانههایی غیر از شرکت خودشان دریافت میکند. به عنوان مثال، نظرات مشتریان، پوشش رسانهای، و تبلیغات دهان به دهان همه انواع رسانههای کسب شده هستند. این شکل از رسانه ارزشمند است زیرا اغلب مستقیماً از مصرف کنندگان میآید. این بازخورد همچنین میتواند به بهبود کیفیت محصول یا خدماتی که ارائه میدهید کمک کند.
با سنجیدن هزینه و مزایای هر پلتفرم، شرکت شما میتواند تصمیم بگیرد که چه منابع و اشکال رسانهای به بهترین وجه در برنامه رسانهای شما قرار میگیرد.
بازاریابی مدرن امروزی اغلب به بازاریابان نیاز دارد که از اشکال مختلف رسانه استفاده کنند و یک طرح رسانهای مبتنی بر داده اطلاعات متمرکز را در همه پلتفرمها به بازاریابان ارائه میدهد. این به بهینه سازی کمپینها و پیام رسانی کمک میکند و همچنین روند بررسی کمپین را ساده میکند.
برنامه ریزان رسانه باید ترکیبی از تبلیغات را برای دستیابی به یک نتیجه خاص شناسایی کنند. برنامه ریزی رسانهای اغلب از طیف گستردهای از تاکتیکها برای افزایش آگاهی از برند، ایجاد سرنخ، یا ایجاد تبدیل برای کمک به سازمانهای خود برای دستیابی به این اهداف استفاده میکند.
خرید رسانهای فرآیند خرید فضای تبلیغاتی در کانالها و پلتفرمهای مختلف با هماهنگی برنامههای رسانهای توافق شده و کمپینهای نظارتی در حین اجرا است. این به معنای ارزیابی قالبها و نرخهای پلتفرم برای اطمینان از مطابقت آنها با طرح، مذاکره در مورد هزینهها، در جریان ماندن از روند رسانهها و ایجاد روابط با همتایان در کانالها و پلتفرمهای مختلف است. خرید رسانه اغلب از یکی از استراتژیهای محبوب زیر استفاده میکند:
برنامهریزی رسانهای میتواند چالش برانگیز باشد زیرا عوامل مؤثر زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند و بسیاری معتقدند که استراتژیها و فرآیندهای برنامه ریزی رسانهای همراه با بازاریابی مدرن نشدهاند.
چالشها شامل اما محدود به موارد زیر نیست:
طرح رسانه باید مصرف کنندگان را در سطحی دقیق درک کند تا مشخص کند چه نوع پیامهایی با آنها طنین انداز میشود و نیاز به تجزیه و تحلیل بازاریابی عمیق دارد.
برندها همچنین باید کانالها و پلتفرمهای مختلفی را که مخاطبان هدف با آن درگیر میشوند و در چه زمانی درگیر میشوند، بشناسند. این به آنها اجازه میدهد تا به طور مؤثر رسانهای را برای اجرای کمپین انتخاب کنند. همه اینها باید با در نظر گرفتن بودجه و هزینههای رسانهای انجام شود.
برنامه ریزی رسانهها به جای تعامل با مشتری، حول محور بودجه میچرخند. انعطاف پذیری محدودی در بودجه و برنامه وجود دارد که به بازاریابان اجازه میدهد با اجرای کمپینها و کشف بینشهای جدید، مسیر خود را اصلاح کنند. برنامه ریزی رسانههای مدرن مستلزم انعطاف پذیری برای تخصیص بودجه به کانالهای مختلف در صورت موفقیت بیشتر آنها است.
از آنجایی که کانالهای آنلاین و آفلاین بسیار زیادی وجود دارد ، سنجش موفقیت این کمپینها در کنار یکدیگر برای بازاریابان بسیار دشوارتر شده است تا تعیین کنند کدام یک مؤثرتر هستند و کدام یک باید بهروزرسانی شوند.
امروزه، برنامه ریزی ای باید برای تمرکز بر تجربه مصرف کننده با استفاده از بودجههای انعطاف پذیر و اندازه گیریهای همزمان و یکپارچه که امکان بهینه سازی طرح رسانه را در کمپین فراهم میکند، سازگار شود.
ایجاد یک طرح رسانهای یک فرآیند دقیق است که برنامه ریزان را ملزم میکند تا نیازهای مصرف کنندگان هدف و همچنین اهداف کسب و کار را در نظر بگیرند. در اینجا مراحل اساسی و ملاحظاتی که بازاریابان باید هنگام ایجاد یک طرح رسانهای رعایت کنند، آورده شده است.
ممکن است آسان باشد که فرض کنیم هدف ایجاد تبدیل یا تعامل است. با این حال، که این مرحله را بیش از حد ساده میکند. ممکن است اهداف بر اساس بخش متفاوت باشد، یا ممکن است چندین هدف برای یک کمپین وجود داشته باشد. به عنوان مثال، برای تیم فروش و اهداف فروش، افزایش درآمد هدف است. با این حال، اهداف بازاریابی ممکن است افزایش آگاهی از برند باشد. دانستن هدف اصلی کمپین، نحوه اجرای آن و همچنین ارسال پیام را مشخص میکند.
پس از تعیین اهداف روشن، برنامه ریزان رسانه باید در مورد روندهای بازار و چشم انداز رقابتی تحقیق کنند. این تحقیق نشان میدهد که کجا برندها و اهداف مشابه در گذشته به موفقیت دست یافتهاند و تصمیمات برنامه ریزی را اطلاع میدهد. برای مثال، شاید یک برند مدتهاست بر کمپینهای ایمیلی متکی بوده است، اما تحقیقات نشان میدهد که رقبا موفقیت بیشتری با تبلیغات بومی داشتهاند. این نشان میدهد که چگونه سازمان باید برنامه خود را تغییر دهد.
البته هنگام تعیین اهداف، برنامههای رسانهای باید در بودجهها لحاظ شود. با این حال، بازاریابان باید سعی کنند از تخصیص مقادیر زیاد هزینه به کانالهای خاص خودداری کنند. در عوض، یک رویکرد منعطف به بودجه بازاریابی امکان بهینه سازی را در زمان اجرای کمپینها فراهم میکند.
بازاریابی امروزه با ایجاد تجربیات مثبت مشتری هدایت میشود . این بدان معناست که هنگام توسعه پیامها و انتخاب محل نمایش آن پیامها در ترکیب رسانهای، بازاریابان باید بر روی نیازهای مخاطب خاص تمرکز کنند.
اول، بازاریابان باید بررسی کنند که کدام بخش از مخاطبان کلی را میخواهند جذب کنند. از آنجا، بازاریابان باید به اندازه گیری اسناد و تجزیه و تحلیل تعامل نگاه کنند تا انواع تبلیغاتی که این کاربران با آن درگیر میشوند را درک کنند، کدام خلاقیت مؤثرتر است و مهمتر از آن، این مصرفکنندگان از کدام کانال استفاده میکنند. در حالی که بازاریابان اغلب از اطلاعات جمعیت شناختی مانند سن، موقعیت مکانی ، علایق عمومی و غیره استفاده میکنند، آنها باید مطمئن باشند که دادههای سطح فردی را که از طریق یک رویکرد اندازه گیری یکپارچه جمع آوری شده است برای دریافت مناسب ترین نتایج، ترکیب میکنند.
یکی دیگر از مؤلفههای کلیدی یک طرح رسانهای، در نظر گرفتن دسترسی و فرکانس است. دسترسی به این معناست که کمپین در مدت زمان مشخصی در مقابل چند نفر قرار خواهد گرفت. فرکانس به این اشاره دارد که مصرف کننده چند بار در طول کمپین در معرض تبلیغات قرار میگیرد.
چند رویکرد محبوب وجود دارد که بازاریابان هنگام انتخاب فرکانس از آنها استفاده میکنند.
این رویکرد نسبت به فرکانس به این معنی است که تبلیغات در طول کمپین بر اساس یک برنامه زمانی ثابت اجرا میشوند: به عنوان مثال، دو تبلیغ در هفته. این استراتژی اغلب برای کالاهایی استفاده میشود که فصلی نیستند و به تقویت منظم نیاز دارند تا در ذهن خود باقی بمانند.
“پروازها” به دورههای داخلی یا متناوب تبلیغات و به دنبال آن وقفه در تبلیغات در کانال به طور کلی اشاره دارد. این استراتژی برای محصولات فصلی یا برای کسانی که بودجه تبلیغاتی کمتری دارند به خوبی کار میکند. به عنوان مثال، هنگامی که در یک کمپین تلویزیونی پرواز متوقف میشود، بازاریابان ممکن است به جای آن تبلیغات چاپی را اجرا کنند.
این ترکیبی از پرواز و تداوم است. کمپینهای ضربان دار شامل تبلیغات ثابت با شدت کم میشوند که در مواقعی که پیامهای اضافی میتوانند تأثیر زیادی داشته باشند، با پخش تبلیغات با شدت بالاتر تقویت میشوند.
یکی از مهم ترین مراحل برای ایجاد یک استراتژی برنامه ریزی رسانهای، نظارت، پیگیری و تجزیه و تحلیل مداوم عملکرد است. کمپینهای بازاریابی «تنظیم و فراموشش کن» نیستند، بلکه به مدیریت مستمر نیاز دارند تا حداکثر بازگشت سرمایه را به همراه داشته باشند. این رویکرد عملی به تیمها اجازه میدهد تا فرصتهایی را برای بهینه سازی عملکرد در زمان واقعی بر اساس آنچه برای هر کمپین کار میکند یا ندارد، شناسایی کنند.
کانالهای آنلاین و آفلاین مختلفی برای بازاریابان وجود دارد که میتوانند از بین آنها انتخاب کنند و آنها باید از اطلاعاتی که در مراحل تحقیق و تعیین هدف جمع آوری کردهاند استفاده کنند تا مشخص کنند کدام کانال بیشترین موفقیت را برای آنها به ارمغان میآورد.
در اینجا برخی از محبوب ترین کانالهایی که بازاریابان هنگام برنامه ریزی رسانهای انتخاب میکنند، همراه با ویژگیهای آنها آورده شده است.
مجلات: مجلهها ماندگاری طولانی دارند و اغلب پس از مطالعه دو تا چهار هفته در اختیار مصرف کننده میمانند. اطلاعات موجود در این رسانه معمولاً برای مدت طولانی تری حفظ میشوند، زیرا مردم سریعتر از آنچه که میتوانند گوش کنند مطالعه میکنند. تحقیقات نشان داده است که نسبت به سایر اشکال رسانه، میزان اعتماد بیشتری به تبلیغات مجلات وجود دارد ( 60 درصد خوانندگان به تبلیغاتی که در مجلات میدیدند اعتماد داشتند).
مصرف کنندگان نیز مقاومت کمتری در برابر این نوع تبلیغات نشان میدهند، زیرا این تبلیغات اغلب با علایق آنها مرتبط است. انتشارات تمایل دارند بسیار هدفمند باشند (مثلاً مجلات مد یا مجلات آشپزی). آنها علاوه بر مخاطب هدف، به مخاطبان ثانویه نیز دست مییابند، زیرا به خانواده و دوستان منتقل میشوند.
روزنامهها: تبلیغات با روزنامههای محلی راهی عالی برای اطمینان از محلی ماندن پیام برند است. هنگام انتخاب این رسانه، بازاریابان میتوانند انتخاب کنند که کدام بخش از تبلیغات روزنامه برای هدف گذاری بیشتر قرار گیرد. اگر میخواهند علاقه مندان به مد را هدف قرار دهند، میتوانند آن بخش از روزنامه را برای آگهی خود انتخاب کنند.
علاوه بر این، روزنامه خوانها به احتمال زیاد دارای تحصیلات عالی هستند و از هر 10 خانواری که درآمدشان بالای 100000 دلار است، 7 نفر روزنامه میخوانند. این میتواند هنگام انتخاب فضای تبلیغاتی بر اساس جمعیت شناسی مهم باشد.
رادیو: تبلیغات رادیویی جذابیت محلی دارند و به شما امکان میدهند مناطق خاصی از کشور را هدف قرار دهید. همچنین یک رسانه آسان برای ایجاد فرکانس با مخاطبان هدف شما است و رسانهای کمهزینه به حساب میآید. طبق تحقیقات، قرار گرفتن در معرض یک آگهی رادیویی و زمان خرید کوتاهترین نسبت به هر رسانه است. علاوه بر این، اگر با سایر اشکال رسانه همراه شود، کمپینهای کلی مؤثرتر خواهند بود.
تلویزیون : این رسانه بسیار بصری است و میتواند محصولات را در زندگی روزمره نشان دهد. به عنوان مثال، اگر شما یک محصول تمیز کننده را بفروشید، مصرف کنندگان میتوانند مزایای محصول شما و نحوه استفاده از آنها را در خانه خود ببینند. این رسانه بسیار رایج است، زیرا به طور متوسط یک آمریکایی تقریباً پنج ساعت در روز تلویزیون تماشا میکند.
خارج از خانه: رسانههایی مانند بیلبوردها بزرگ هستند و مورد توجه قرار میگیرند. در یک منطقه شلوغ، پیام شما میتواند در یک ماه به 10000 نفر برسد. بیرون از خانه با بیلبوردها محدود نمیشود. خارج از خانه نیز یک گزینه بسیار متحرک است. (به عنوان مثال، استفاده از نمایشگر برای تبلیغ چمدان در فرودگاه).
انتشارات دیجیتال: بسیاری از نشریات دیجیتال فرصتهایی برای شما دارند که از طریق ایمیل یا خبرنامه شخصی به پایگاه داده خود ایمیل بزنید. آنها میتوانند نرخهای باز را ردیابی کنند و نرخ تبدیل به سایت یا دارایی شما را درک کنند. اینها اغلب نشریات تخصصی هستند و دسترسی به مخاطبان هدف شما را آسان میکنند و ابزار عالی برای کمپینها هستند.
PPC: تبلیغ کنندگان میتوانند از هدف جستجو استفاده کنند. تبلیغ کنندگان میتوانند افرادی را که از سایت آنها بازدید کردهاند، مجدداً هدف گیری کنند. PPC یک رسانه بسیار مقرون به صرفه است.
رسانههای اجتماعی: مانند PPC، رسانههای اجتماعی نیز رسانهای بسیار مقرون به صرفه هستند. همچنین بسیار هدفمند است و به بازاریابان این امکان را میدهد تا بر اساس علایق، سن، وضعیت ازدواج و غیره هدف قرار دهند. پلتفرمهای اجتماعی بر اساس جامعه ساخته شدهاند که به برند شما اجازه میدهد تا شخصاً با مصرف کنندگان ارتباط برقرار کند.
تبلیغات برنامهای: تبلیغات برنامهای بسیار هدفمند است و از الگوریتمی برای یافتن و هدف قرار دادن مخاطبان خاص در پلتفرمهای دیجیتال استفاده میکند. هنگام بررسی این موضوع، دو روش وجود دارد که باید در نظر بگیرید:
مناقصه برنامه ای – از پلتفرمهای سمت تقاضا برای خرید تبلیغات در بازار دیجیتال بر اساس مخاطبان هدف استفاده میکند.
مناقصه در زمان واقعی – به تبلیغ کنندگان اجازه میدهد تا بر اساس نمایشها به مخاطبان هدف خود پیشنهاد بدهند. اگر پیشنهاد آنها برنده شود، آگهی بلافاصله نمایش داده میشود.
نکاتی برای ایجاد یک استراتژی برنامه ریزی رسانهای
هنگامی که بازاریابان شروع به استراتژی در مورد برنامههای رسانهای جدید میکنند، باید این ایدهها را در ذهن داشته باشند:
دسترسی : فروشگاهها و زمانهایی را انتخاب کنید که به بهترین نحو به مخاطبان هدف شما دسترسی پیدا کنند. به عنوان مثال، خرید فضای تبلیغاتی در طول یک رویداد تلویزیونی زنده (مانند یک بازی ورزشی) تضمین میکند که بینندگان برنامه را به صورت زنده تماشا میکنند و از طریق تبلیغات سریع به جلو نمیروند.
اهداف روشنی را تعیین کنید: آیا این یک کمپین برندسازی است یا به دنبال کسب مشتری هستید؟ به دنبال دستیابی به چند نفر هستید؟
تعامل : چگونه مردم را تشویق میکنید که در مورد برند شما صحبت کنند؟ اطمینان حاصل کنید که تبلیغ شما بر اساس جمعیت شناسی و تعداد بینندگان، جهت روشنی در مورد آنچه که با این مخاطبان هدف طنین انداز میشود دارد. علاوه بر این، مطمئن شوید که راهی برای آزمایش اثربخشی تبلیغ خود دارید.
مدلهای ارجاع : مطمئن شوید که تیم شما از یک مدل اسناد بازاریابی استفاده میکند که میتواند به طور موثر رسانههای آفلاین و آنلاین را ردیابی کند. استفاده از مدل اسناد مناسب میتواند اطمینان حاصل کند که تیم شما در هنگام برنامه ریزی رسانهای، انتخابهایی منطقی میکند.
از زمان شروع همه گیری، مشتریان بیشتری شروع به خرید در فضای آنلاین کردهاند. 77 درصد از خریداران آنلاین “پنجره” خریدهای فوری انجام میدهند. از آنجایی که انتظار میرود این تعداد افزایش یابد، داشتن یک استراتژی رسانهای موثر مهم است . این بدان معناست که بودجه خود را به طور مناسب بین تبلیغات چاپی، دیجیتال، ویدیویی و پخش تقسیم کنید. برای اطمینان از اینکه برند شما در هزینهها صرفه جویی میکند و محتوا را به مخاطبان صحیح ارائه میکند، عاقلانه است که از هزینهها و اهمیت استفاده از هر نوع تبلیغات مطلع شوید.
با یک استراتژی برنامه ریزی رسانهای جامع، سازمانها میتوانند تصمیمات مبتنی بر دادههای بیشتری در مورد چگونگی بهبود بازگشت سرمایه بازاریابی و افزایش نرخ تبدیل بگیرند. امروزه، بسیاری از تیمها از ابزارهایی استفاده میکنند که به آنها امکان میدهد تا انتخابهای برنامه ریزی رسانهای هوشمندانهتر، سریعتر و دقیقتر انجام دهند. با برنامهریز سناریوی تکامل بازاریابی، سازمانها میتوانند استراتژی و برنامه ریزی سالانه رسانهای خود را به صورت استراتژیک بسازند، و حتی سناریوهای «چه میشد اگر» را اجرا کنند که به آنها اجازه میدهد تا عوامل کلیدی کمپین را بدون تأثیر بر ابتکارات فعال تغییر دهند. این به تیمها این امکان را میدهد تا ترکیب رسانهای خود را واقعاً بهینه کنند و همزمان ضایعات تبلیغاتی را کاهش دهند.